چرا ؟؟

یه چیزایی رو توی زندگیم هیچ وقت تجربه نکردم.... مثل همین غروب جمعه لعنتی که تنهام...دلم گرفته...بغض دارم... اینکه یه نفر نیست که باید باشه! هیچ وقت اون طور که باید " مخاطب خاص "کسی نبودم! هیچ وقت اون طور واسه کسی خواستنی نبودم.... اون طورا کسی من رو دوست نداشته که واسم بجنگه ... آخه چرا.... می دونم که من از همه نظر در حدی هستم که بتونم جذاب باشم...لا اقل واسه یه نفر حتا ! وقتی بقیه رو می بینم که طرفشون عاشقشونه، بارها می گم مگه من چی کم دارم ؟؟؟!!!! دلم برای خودم می سوزه... من با اون همه احساس پاک دوست داشتن.... حس می کنم دارم بی تفاوت میشم نسبت به همه چی... این یعنی مرگ احساسم.... این واسه من فاجه س ** اینا رو می نوسیم که یادم نره...که یه روزایی چطور گذشتن واسه من....
نظرات 1 + ارسال نظر
هنگامه چهارشنبه 22 خرداد‌ماه سال 1392 ساعت 06:26 ب.ظ http://www.pisko.blogfa.com

مطمئنن یکی هم واسه تو پیدا می شه

تلاشی کردی پیدا کنی همدمی ؟

آره بودن و هستن یه آدمایی...

اما اونطوری که من می خوام نه...نمی تونم منظورم رو بیان کنم...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد